شهرستان داراب با قدمتی چند هزار ساله در جنوب شرقی استان فارس قرار دارد. فاصله شهر داراب تا شیراز 242 کیلومتر می باشد نام شهر داراب برگرفته از داریوش دوم داراب می باشد. البته روایت های گوناگونی در این مورد وجود دارد. داراب یکی از شاهان ایران در شاهنامه فردوسی است، که پدر دارا (داریوش سوم هخامنشی) شناخته می شود. با توجه به تاریخ سنتی ایران، داراب با داریوش دوم هخامنشی همسان انگاشته می شود. داراب به شهرستان زرین دشت، استهبان، نیریز، فسا لارستان و استان هرمزگان هم جوار است. وسعت شهرستان داراب حدود ۷٬۵۰۰ کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۱٬۱۸۰ متر می باشد.
آب انبار مُرز
آبانبار مرز در شهرستان داراب استان فارس واقع شده است. اين اثر در بخش شمالي دهستان آبشور، در فاصله 300 متري جنوب ارتفاعات آقاقاسم و در بخش مياني روستاي مرز واقع شده است. رودخانه فصلي كه از سمت شمال به جنوب ميگذرد، بخش شرقي آبانبار را احاطه كرده و منازل مسكوني روستا بخش جنوبي و غربي آن را در بر گرفته و به اين قسمت از روستا محله بالا ميگويند. اين اثر شامل بقاياي سه آبانبار، در فاصله حدود 300 متري جنوب كوه آقاقاسم، در محله موسوم به محله بالاي روستاي مرز است. اين سه آبانبار در امتداد هم و راستاي طولي شمالي ـ جنوبي واقع شده و فاصله بين آبانبارها حدود 20 متر بوده و هر سه آبانبار داراي پلان گرد و مشابه و با قطر حدود 10 متر هستند. مصالح بكار رفته در ساخت اين آب انبارها، قلوهسنگ، ساروج و شفته آهك است. آبانبار شمالي كه تا حدودي سالم مانده، داراي چهار ورودي مشابه با سردرهاي جناقي شكل و با عرض 110 و ارتفاع 170 سانتيمتر است كه امروزه دو ورودي شرقي و غربي با گچ و سنگ مسدود است. اين آب انبار به جز وروديها داراي دو دريچه ورودي آب نيز در شمال و شرق آن بوده و ارتفاع گنبد آبانبار حدود 10 متر است. فضاي داخلي آبانبار در قسمت فوقاني بدون اندود و در بخش مخزن با شفته آهك و ساروج اندود شده است. اما سطح بيروني آبانبار داراي دو دوره اندود، كه اندود اوليه از ساروج و اندود دوم از شفته آهك و گچ است. اين اثر متعلق به قرون متأخر اسلامي (صفوي ـ قاجاري) بوده و بهدليل قرار گرفتن در روستاي مرز به اين نام معروف است. شهرستان داراب به مركزيت شهر داراب، در جنوب شرقي استان فارس قرار دارد و مساحتي در حدود 6هزار و 541 كيلومتر مربع را دربر گرفته است. اين شهرستان از شمال به شهرستانهاي نيريز و استهبان، از شرق به استان هرمزگان، از جنوب به شهرستانهاي لار و زريندشت و از غرب به شهرستان فسا محدود است. فاصله شهر داراب تا مركز استان فارس (شيراز) 254 كيلومتر و ارتفاع اين شهر از سطح دريا يكهزار و 180 متر است. اين شهرستان داراي آب و هواي گرمسيري با ميانگين دماي بين 19 تا 23 درجه سانتيگراد است و بارش در اين شهرستان بهصورت باران بوده و ميانگين بارش سالانه در آن از 350 ميلي متر تجاوز نميكند، اما شرايط اقليمي ويژه منطقه در نيمه جنوبي و جنوب غربي آن براي كشاورزي بسيار مساعد است، به طوريكه با صدور محصولاتي مانند پنبه و انواع مركبات داراي شهرت خاصي در استان فارس شده است. نيمه شمالي و شمال شرقي اين شهرستان با رشته كوههايي با راستاي شمالغربي ـ جنوبشرقي پوشيده شده است. داراب از نقطه نظر تاريخي، در دوره تاريخي بهويژه دوره ساساني، از اهميت خاصي برخوردار بوده، چنانكه بقاياي شهر دارابگرد از شهرهاي معروف دوره ساساني، در نزديكي شهر امروز داراب، عظمت خود را در آن دوران بيان ميكند. همچنين در دوره اسلامي چندي پس از تسلط اعراب در كنترل خاندان شبانكاره بوده و پس از آن نيز در قرون متمادي در دست حكام محلي و دستنشانده حكومت مركزي اداره ميشده است. سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری فارس با توجه به ارزش های این اثر تاریخی درسال1387 اقدام به بررسی ،شناسایی و تکمیل پرونده ثبتی اثر و معرفی جهت ثبت درفهرست آثار ملی کرد که هم اکنون این اثر به شماره 27669 به ثبت رسیده و تحت حفاظت این سازمان قرار دارد.
آتشكده آذرخش (مسجد سنگی)
در حدود پنج كيلومتري جنوب شرقي داراب بناي شگفت انگيزي در دامنه كوه با طرح چليپا وجود دارد كه امروزه به مسجد سنگي شهرت دارد. برخي معتقدند اين بنا در ابتدا يكي از معابد مهم مهر پرستان بوده و سپس در زمان ساساني به آتشكده تبديل شده است. در سال 652 ه ق دردوران محمد حسن مبارز، محرابي به اين آتشكده اضافه شد و بنا به مسجد تغيير كاربري داد. تمام دیوارها ومحوطه و ستون های آن از کوه تراشیده شده ویکپارچه است. قسمتي از سقف اين بنا باز است و در زير آن حوض كم عمقي قرار دارد و راهروهايي با سقف مدور پيرامون آن مشاهده مي شود. در بيرون بنا اتاق كوچكي در كوه كنده شده كه احتمالا محل اقامت نگهبان آتشكده بوده است . آتشكده از راهروها و ستونهاي متعددي تشكيل شده است. مهمترين خاصيت معماري اين بنا اين است كه ديوارها و سقف آن در سنگ يكپارچه كوه تراشيده شده اند و كل بنا يك تكه است. پشت بام آن با خورده سنگ و گچ مسطح شده است. در محراب عبارت زير كنده شده است: به فرمان پادشاه زمان اتابكي ابومظفر ابوبكر بن اتابك سعد بن زنگي مظفري در ماه رمضان 652 ه ق. محققان بر این عقیدهاند که بنای اولیه مسجد سنگی معبدی مربوط به دوره ساسانیان بوده و در دوره اتابکان فارس، 652 هجری قمری، با تعبیه محراب و تغییراتی، به مسجد تبدیل شده است. بنای مسجد، عبارت از محوطه صلیبی شکلی است که در اطراف آن، دورتا دور، رواقی با جرز، ستون و دهانههای طاقدار قرار گرفته است. پوشش چهار بازوی محوطه صلیبی شکل، به صورت طاق گهوارهای ساخته شده اما پوشش بخش میانی به صورت مربع بریده و فضای روبازی در نظر گرفتهاند و در زیر آن و وسط تالار، حوض 4 گوش کم عمقی ساختهاند. طولانیترین قسمت بنا، طول شرقی غربی است که از در ورودی شروع میشود. ورودیهای آن در سمت جنوب شرقی قرار دارد و فاصله آن از ابتدای درگاه ورودی تا انتهای شمال غربی تقریبا 20 متر است. طول دو سوی دیگر مسجد که یکی در راستای جنوب غربی و دیگری در امتداد شمال شرقی قرار دارد حدود 18 متر است. به نظر میرسد که کار احداث این بنا با کندن کوه از بالای نورگیر شروع شده و به صورت یک چاه با پلان مربع به پایین رفته است و سپس از 4 سمت دیوارههای چاه، ایوانهای مسجد کنده شدهاند که از نظر زمانی میتواند تاریخ اتمام آن را به یک چهارم کاهش دهد. این مسجد با پلانی چهار سو (چلیپا)، بنایی اسلامی است، که در کوه پهنا قرار دارد و سیاحان مختلف دیده و تفسیرهای مختلفی درباره آن ارائه داده اند. در قسمت ورودی، یک هشتی به ابعاد 78/2 و 60/9 متر وجود دارد، که البته با انحرافی که در این قسمت بوده، ابعاد آن اندکی متغیر است. دورتادور مسجد را رواقی به عرض 1 تا 10/1 متر همراه با جرزهایی احاطه کرده است، که در سمت محراب مسدود می شوند. سقفها و جرزها، به جز در راهروهای گردشی اطراف، همگی قوس بیضی شکل نزدیک به جناغی دارند و در واقع همانند طاق آهنگ هستند. اغلب منابع و متون ایرانی که قدمت آنها از دوران قاجار تجاوز نمی کند، مسجد را یک بنای مربوط به دوره ساسانی می دانند که به مسجد تبدیل شده است. درگاه بیرونی مسجد سنگی، دارای 70/4 متر ارتفاع و 15/2 متر عرض است. نمای بیرونی مسجد سنگی، سردرهای مساجد اسلامی را تداعی می کند، که به صورت ستونها و در دو طرف ورودی تراشیده شده و متصل به دیوار مسطح بیرونی است. مسجد دارای قوس جناغی اسلامی است، که با قوسهای متداول دوره ساسانی و طاقهای آهنگ داخل مسجد سنگی تفاوت آشکاری دارد. نمای بیرونی و ظاهری مسجد سنگی، بیشتر اسلامی نشان می دهند تا ساسانی. اما، از وجود عناصر ساسانی نیز در اینجا نباید غافل بود. داشتن محراب مقرنسکاری با خطوط کوفی، بویژه قطع شدن راهروها در دو طرف محراب و قرار گرفتن آن در سمت قبله و کتیبه های کوفی، دلایل اسلامی بودن بناست.کنار مسجد سنگی، یک اتاق با سقف طاقی شکل وجود دارد، که با 3 پلکان وارد کف آن میشود. این اتاق 8 متر طول، 15/3 متر عرض و 95/1 متر ارتفاع دارد. این مسجد در دو قسمت کتیبه دارد، یکی کتیبه محراب و دیگری کتیبهای است که در قسمت بالای ورودی داخلی جلوخان و ابتدای ایوان شرقی در بالای درگاه و جرزهای طرفین آن قرار دارند. متن یکی از این کتیبهها فرسوده و به مرور زمان دچار صدمه بسیاری شده و دیگری دارای متن کوتاهی است. کتیبه بالا ناخوانا است و کتیبه پایین تاریخ سال 652 را نشان میدهد. مسجد سنگی داراب با شماره 229 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به ثبت تاریخی رسیده است.
آتشکده آذرجو
آتشکده آذرجو یکی از آتشکدهای شهر داراب و در ۱۰ کیلومتری غرب شهر دارابگرد است. آتشکده آذرجو به شیوه چهارتاقی با گنبدی گرد است که سقف اصلی آن ویران شدهاست. «مقدسی» یکی از رخدادنگاران، آذرجو را شهری از آتش معنا کردهاست. در برابر این آتشکده، کوه بلندی به نام «حفر سیاه» و چشمهای طبیعی و بزرگ به نام «اغلانقز» قرار دارد. آتشکده آذر جو در فاصله یک کیلومتری از روستای کرسیا واقع شدهاست و در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۵ با شماره ثبت ۱۵۶۰۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. بر پایه روایت مروجالذهب مسعودی این آتشکده به دستور اشو زرتشت بنا شدهاست. زرتشت به یستاف شاه دستور داد تا آتش مقدس جمشید را بیابد و یستاف شاه آنرا در خوارزم یافت و به دارابگرد آورد و در آنجا آتشکدهای بنا نمود و آتش مقدس را در آن نگهداری و سپس شهر خرم دارابگرد را بنا نمود. از سال 332 هجری قمری نام آن به آتشکده آذرجو تغییر کرد. این اثر که یک چهارتاقی به جامانده از روزگار ساسانی است همانند همه چهارتاقیهای روزگار ساسانی دارای پلانی مربعی است. این سازه تاریخی خاموش از لاشهسنگ با ملاط گچ دستکوب ساختهشدهاست. بدنه داخل اثر، گچاندود بوده که پهنای لایههای گچی آن ۵ سانتیمتر است. گفتنی است چهارتاقیها سازههایی بودهاند که بیشتر کاربری مذهبی داشتهاند. آتشکده، سازه زادبومی ایرانی است که اگر به آن توجه شود ارزش آن نمودار خواهد شد. هرگاه به ارزشمندی آتشکدهها پی برده شود، میتوان امیدوار بود که آتشکدهها هم مانند ساختمانهای دیگر بازسازی شوند و این بخش از معماری ایرانی برای آیندگان به یادگار بماند. در کنار آن دو حلقه چاه سنگی در دل کوه تراشیدهاند که از آنها به عنوان مخزن آب برای دو آسیاب که در زیر آن قرار دارد استفاده میشدهاست. مصالح به کار رفته در این سازه از سنگ و گچ بوده و نمای آن با آجرهایی مربعشکل تزیین شدهاست. این چهارطاقی در سده گذشته دارای گنبد بوده که امروزه به درون آن فرو ریخته است. سقف گنبدیشکل آتشکده آجری بوده و با بلندایی نزدیک 12 متر بر بالای سکوی مربع شکلی از سنگ و گچ برپا شده بودهاست. سقف گنبدی بنا از نظر معماری حایز اهمیت بوده و جزو نخستین گنبدهای ایرانی بهشمار میرفته است.
آتشکده تنگ چک چک
قصر آینه که به آن قصر دختر هم می گویند در هشت کیلومتری بخش رستاق و در جنوب شرقی آن فرار دارد . این قصر از شهرستان داراب تقریبا هفتاد کیلو متر فاصله دارد که 8 کیلومتر آن جاده خاکی و بقیه از داراب تا رستاق آسفالت می باشد. این قصر از سه طرف بوسیله سه کوه احاطه شده و در دره ای عمیق فرار دارد .در قسمت غربی قصر و در فاصله 50 متری آن قسمتی از کوه تراشیده اند و می گویند در آنجا آینه بزرگی قرار داشته است. در نزدیکی قصر بنایی وجود دارد که هنوز نمای گنبدی شکل آن پیداست و همه از سنگ و گچ ساخته شده است که گویا آتشکده ای بزرگ بوده است .در کوه جنوبی قصر و در روبروی آن آبی به صورت قطره قطره از صخره های کوه فرو می چکد که به همین مناسبت آنجا را تنگ چک چک نیز می گویند این قطره های آب هنوز داخل حوضی که در همان زمان ساخته شده جمع می شوند و آبی گوارا و خنک دارد . پیشینه این مجموعه به قرن سوم میلادی نسبت داده می شود و نیازمند توجه جدی است.
قصر دختر
قصر آینه که به آن قصر دختر هم می گویند در ۸ کیلومتری روستای رستاق و در جنوب شرقی آن قرار دارد. از شهر داراب تقریبا ۷۰ کیلومتر فاصله دارد که ۸ کیلومتر آن جاده خاکی و بقیه از داراب تا رستاق اسفالت می باشد این قصر از سه طرف به وسیله ی سه کوه احاطه شده و در دره ای عمیق قرار دارد .
آیینه مقابل قصر
در قسمت غربی آن که قصر آینه روبروی آن قرار می گیرد و در ۵۰ متری قصر قرار دارد کوه را تراشیده و می گویند در آنجا آینه ی بزرگی قرار داشته که نمای قصر و راه های آن در این آینه نمایان بوده و دیده بان ها که در بالای کوه قسمت شمالی قصر بوده اند و راه شمالی آن را کنترل می کرده اند از این آینه نیز قصر را می دیده اند و از آن نگهبانی می کرده اند ولی به نظر میرسد که آینه ای در کار نبوده و قسمت تراشیده ی کوه دارای جلا و صافی مخصوص بوده طوری که عکس هر چیز از جمله قصر درآن نمایان بوده است . ساکن قصر که دختری بوده از داخل آن وسیله این آینه رفتار نگهبانان را زیر داشته است . در نزدیکی قصر که هنوز نمای گنبدی شکل آن پیداست و همه از سنگ و گچ ساخته شده است گویا آتشکده ای بزرگ بوده است . در قسمت کوه جنوبی قصر و روبروی آن آبی به صورت قطره قطره از سنگ های کوه فرو میچکد که به همین مناسبت آنجا را تنگ چک چک نیز می گویند . این قطره های آب هنوز در داخل حوضی که همان موقع ساخته اند جمع می شود و آبی گوارا و خنک است . می گویند دختری از بزرگان دوره ی ساسانی در این قصر زندگی می کرده و بدین سبب به قصر آینه قصر دختر هم می گویند . او دختری بوده که در اسب سواری و تیر اندازی و زیبایی شهره زمان خود بوده است . اطراف و کمی دورتر از قصر آثار دیوار های سنگی و خانه های سنگی دیده می شود .
برگرفته از : کتاب شهر من داراب …. تالیف : مرحوم حسین آزما
چهار طاقی های کرسیا
دو چهار طاقی در روستای کرسیا از توابع شهرستان داراب وجود دارد که هر دو در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۳۳۹۰ و ۳۳۹۱ بهعنوان آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند. ممکن است این چهار طاقی ها به دوران پس از اسلام تعلق داشته باشند، اما برخی آنها را آتشکده یا آتشدان دانسته اند.
مسجدجامع داراب
مسجد جامع داراب از آثار زیبای دوره صفویه می باشد. معماری بنا شامل چهار مناره با تزئینات آجرکاری و شبستان در وسط و راهرویی در اطراف است.بر آجرکاری های مناره ها نام خداوند حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) نقش شده است. این مسجد كه سبک ساختمان آن از حيث معماری سبک بنا همچنين منارهها و شبستان آن در نوع خود بینظير و دارای مشخصههای منحصربهفرد است و تا حدی به آرامگاه اعتمادالدوله تهرانی، پدر نور جهان (ملكه ايرانی هندوستان) كه در شهر آگرای هند واقع شده است، شباهت دارد. همچنین این مسجد جامع تنها مسجد جامع چهار منارهای جهان و یکی از چهار بنای شاخص شهر داراب است. مسجد جامع داراب قدیمیترین بنای شهر فعلی داراب است که دارای چهار برج تنومند و یازده ضلعی متساویالاضلاع است. روی برجها با آجر خانهبندی و روی آنها با خط کوفی آیات قران نگاشته شده است. بر روی این خانهبندیهای مربع شكل نخستين آيات سوره آيهالكرسی و نيز عبارات لااله الاالله، محمد رسول الله به خط كوفی نگاشته شده است. همچنين به كرات نام علی (ع) بر روی اين منارهها نگاشته شده است. فضای بزرگ حیاط مسجد پوشیده از درختان تنومند خرما، پرتقال و نارنج است. در گوشه ديگر حياط نيز دو سنگ آسياب وجود دارد كه در دهههای گذشته برای كوبيدن ساروج از آن استفاده میشده است. بنای اصلی مسجد بهصورت مکعب مستطیل قرار گرفته که در زوایای چهارگانه آن چهار مناره دیده میشود. بزرگترین بخش بنا، شبستان مرکزی آن است که درسمت شمال و جنوب آن دو ایوان سراسری پهن و در سمت غرب آن دو ایوان کمپهنا با سقف کوتاه قرار گرفته است که این ایوانها به وسیله چندین دهلیز کوچک و بزرگ به فضای بیرونی مسجد وصل میشوند. در منارههای مسجد چندین سنگ نبشته بوده که هماکنون تنها یکی که مربوط به معافیت مالیاتی تجار داراب در دوره قاجاریه بوده، باقیمانده است که در تابستان سال ۱۳۷۹ به موزه سنگهای تاریخی هفتتنان شیراز انتقال داده شد. مصطفوی باستانشناس و نویسنده ایرانی معتقد است وضع ساختمان مسجد جامع داراب ترکیب مخصوصی است که با مساجد معمولی ایران اختلاف دارد. معماری این مسجد آجری به شیوه بناهای دوره سلجوقی است و مساحت آن به ۳۸۰ مترمربع میرسد. منارههای این مسجد برخلاف بیشتر مساجد ایرانی دایره شکل نیست، بلکه از ۱۱ ضلع مساوی تشکیل شده که بر روی آنها نزدیک نیم متر با روسازی گچ، آجر و سنگ با اشکال مربع و لوزی خانهبندی و تزیین شده است.
آرامگاه سیدعلاء الدین حسن پیرمراد
اين مقبره که در فاصله پنج کيلومترى جنوب غربى داراب واقع شده، در سالهاى ۱۳۴۱ و ۱۳۶۴ بازسازى شده است. قدمت تاريخى اين اثر مشخص نيست.
آرامگاه شاهزاده ابوالقاسم معروف به امام زاده
آرامگاه شاهزاده ابوالقاسم که به امامزاده نیز معروف است. در مرکز شهر داراب و در خیابان امامزاده واقع شده است. این امامزاده را یکی از نوادگان امام موسی بن جعفر (ع) میدانند. ساختمان گنبد و گلدسته قدیمی این امامزاده در سال 1321 هـ.ق مورد مرمت قرار گرفت. ساختمان کنونی این امام زاده توسط علی قلی خان بهارلو و استاد احمد معمار در فاصله سالهای 1322 تا 1325 هجری شمسی ساخته شده است. مساحت کل بنا 540 متر مربع است. در حیاط این امامزاده تا سال 1320 در گذشتگان به خاک سپرده میشدند. اما پس از آن حیاط امامزاده باز سازی و مسطح گردید. در سالهای اخیر گنبد ساختمان کاشی کاری شده و درون بقعه نیز آیینه کاری شده است.
شهرقدیم دارابگرد
دارابگرد نخستین پایتخت ساسانیان و نام یکی از پنج ایالت پارس در ایران قدیم بودهاست. به آن داراگِرد یا 'دارابجرد نیز گفته میشدهاست. دارابگرد، کوره و شهری قدیمی و یکی از پنج کوره ایالت فارس بود که بخشی از نواحی میانی، جنوب و جنوب شرقی استان فارس کنونی یعنی کمابیش محدوده شهرستانهای داراب، زرین دشت، فسا، جهرم، استهبان، نیریز و لارستان را را شامل میشد. در فاصله ۶ کیلومتری شهرستان داراب آثار شهر کهن دارابگرد نخستین پایتخت سلسله ساسانیان و یکی از قدیمیترین شهرهای ایران باستان قرار دارد. این شهر که قدمت آن به عصر هخامنشیان میرسد. پیرامون شهر حصار مخروطی عظیمی از گل رس و سنگ و ملات آهک ساخته شده که ارتفاع آن به بیش از۱۰ متر میرسد این دیوار در طول زمان دچار فرسایش شده و ارتفاع آن اکنون به حدود ۷ متر میرسد وجود ماده چسبندهای درمیان ملاط و گل به کار رفته در دیوار سبب شده با گذشت بیش از ۲۶۰۰ سال این دیوار با تخریب کم پابرجا و استوار باقی بماند. پشت دیوار خندق بزرگی برای حفاظت بیشتر از شهر ایجاد نموده بودند که دسترسی به شهر را در مواقع خطر بسیار مشکل میکردهاست. عمق این خندق بیش از ۱۰ متر و عرض آن حدود۵۰ متر بودهاست که این قسمت نیز دچار فرسایش شدهاست این خندق پیوسته مملو از آب بوده و به گفته مورخین متقدم در آن گیاهانی بوده که به دور پای افرادی که وارد خندق میشدهاند میپیچیده ومانع از شنا کردن آنها میشدهاست آب مورد نیاز خندق از رودخانههای اطراف از جمله رود بال تأمین میشدهاست. شهر باستانی و کهن دارابگرد از بناهای متعلق به عهد هخامنشیان، با قدمتی حدود ۲۵۰۰ سال است. دارابگرد دارای معماری خاص آن دوران به صورت مدور و با تأثیر از اردوگاههای نظامی حکومت آشور بنا شده و بنا به مقتضیات زمانه محصور در دیوارهای سراسر گلی به طول تقریبی ۶۴۰۰ متر دارای برجک و بارو، دروازهها و پلهای متحرک بوده و کانالی پر از آب به عرض متوسط ۳۰ متر و عمق ۴ الی ۵ متر آن را احاطه میکرده و شعاع آن برابر با ۱۰۲۰ متر و دارای مساحت اندکی بیش از ۳۲ کیلومتر مربع بودهاست.
نقش برجسته شاپور
نقش شاپور نقش برجستهای مربوط به دوره ساسانی است که پیروزی شاپور یکم بر والرین امپراتور روم را به تصویر میکشد. این نقش برجسته در چهار کیلومتری جنوب داراب و در دامنه کوه پهنا جای گرفته است. این اثر در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۱۵ با شماره ثبت ۲۶۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در این سنگ نگاره که در آن پیروزی شاپور یکم شاه ساسانی بر امپراتوران روم واگویی شده است، شاپور سوار بر اسب به گونهای تمام رخ در میانه نگاره جای گرفته است و سه امپراتور و فرمانده رومی در جلوی او قرار دارند. شاپور در این نگاره تاج همیشگی خود را بر سر ندارد و تاجی همانند تاج پدرش، اردشیر یکم بر سر دارد. پشت سر شاه هجده تن از بلندپایگان ساسانی ایستادهاند. زیر پای اسب یک امپراتور رومی به نام گوردیان سوم به زمین افتاده است که در کرانه فرات کشته شده است. دست چپ شاپور بر سر فیلیپ عرب (فیلیپوس) است که پس از مرگ گوردیان سوم (گوردیانوس) با نیم میلیون دینار صلح را از شاپور خرید. پیمان صلح در سال ۲۴۴ میلادی بسته شد و امپراتور سوم والرین امپراتور روم است که در سال ۲۶۰ میلادی در نبرد ادسا اسیر شاپور شده است. این نگاره با اندازههای ۹٫۱۰ در ۵٫۴۰ متر در بالای چشمه آب و آبگیری جای دارد.
قصر کیامرث
قدمت کاخ کیومرث، دور از آنچه مدیران میراثی تا امروز گفتهاند، چندان روشن نیست. بنایی گِلی و آجری است، با گچبریهای ساده و طاقهای مدور در نزدیکی روستای «نصیرآباد فورگ»، در کناره جاده قدیم داراب به بندرعباس. مردم هم به این اسمها میشناسندش: «قصر کیامرث» یا «کاخ کیومرث». در روایتها آمده این بنا را بهمن پسر اسفندیار (که به کیومرث شهرت داشته) ساخته و به همین دلیل چنین نامی گرفته است. با وجود معماری طاقدیسی و به کار رفتن سنگ لاشه و گل گچ در مصالح کاخ کیومرث، بعضی منابع اینترنتی گفتهاند که معماریاش به کاخ سروستان و قصر فیروزآباد (قلعه دختر)، بازماندههای عصر ساسانی شبیه است و احتمال دادهاند که این بنا محل اقامت پادشاهان و درباریانی که برای شکار به داراب میآمدهاند، بوده باشد. بنای موسوم به کاخ کیومرث، یک بنای ثبتشده محسوب میشود که البته ساخت آن مربوط به اواخر دوران قاجاریه و اوایل دوران پهلوی اول است و ارتباطی با دوران ساسانی ندارد. این بنا درواقع یک خانه قدیمی متعلق به خوانین منطقه داراب بوده که به دلیل شاخصههای مورد نظر به ثبت هم رسیده است.
تل سیاه
تپه باستانی تل سیاه در ناحیه شمال غربی داراب قرار گرفته است. آثاربدست آمده از کاوشهای انجام شده این تپه به دوران ما قبل تاریخ تعلق دارد.
تل ریگی
تل رگی در نزدیکی تل سیاه قرار گرفته است و قدمت آن هم به دوره پیش از تاریخ می رسد.
جاذبه های طبیعی
اين کوه از تنگ گرم آغاز مىشود و در جهت شمال غربى و جنوب شرقى امتداد مىيابد. بلندترين قله آن با ۳۱۵۰ متر ارتفاع در شمال شرقى داراب واقع شده است. کوه خرمن کوه و تودج در تمام زمستان و گاه تا اوايل تابستان پوشيده از برف است.
گردشگاه آب بند
در منطقه آب بند و درحاشیه رودخانه و در دامنه کوه بلند داراب محوطه ای وسیع با درختان بید و میوه گردشگاهی زیبا و جذاب را به وجود آورده است این محوطه از گردشگاه های ارزشمند شهرستان داراب به حساب می آید که در طول سال مورد بازديد بسيارى از کوهنوردان و دوستداران طبيعت قرار مىگيرد.