علما و دانشمندان ایرانی در نخستین قرون تمدن اسلامی همان تربیتیافتگان مکتب پیش از اسلام هستند که به علت عدم توجه خلفا و شاید گریزی که از نزدیک شدن به ارباب قدرت داشتند گمنام زیسته و ذکری از آنها در تاریخ نیامدهاست. به تدریج در قرن اول هجری کسانی که مایل به کسب شهرت و قدرت بودند به فراگرفتن زبان عربی پرداختند و به علت نیاز شدید خلفا به مشاور و حسابدار و سیاستمدار ایرانیانی که در این فنون تبحر و تخصص داشتند، جذب دربار خلفا و امرا شدند.