خفر در زمان هخامنشیان دارای رونق بوده چنانچه در الواح گلی تخت جمشید نیز از خفر با نام «کبرپیش» یاد شده است.
شمسالدین محمد خفری
محمد بن احمد خفری (درگذشته ۹۴۲ یا ۹۵۷ ه. ق) ملقب به شمسالدین یا فاضل خفری کلامشناس و حکمتدان ایرانی سده دهم هجری ایران است. خفری از عرفان، تفسیر، ریاضیات، ستارهشناسی و دانشهای نهانی نیز سررشته داشته. وی فرزند احمد عیانی خفری صاحب کتاب رسالة الرمل و پدر عمادالدین محمود دهدار عیانی و پدربزرگ معین الدین محمد دهدار است. او از مردم خفر از نواحی فارس بوده و در روزگار شاه اسماعیل صفوی میزیسته. خفری نخست در شیراز و سپس در کاشان زندگی میکرده. در هرات و عربستان نیز اقامت داشتهاست. بیشتر منابع کیش او را سنی دانستهاند. بر حاشیهای که او بر شرح تجرید قوشچی نوشت ۲۰ تن از بزرگان فلسفه از جمله میرداماد، شمسای گیلانی و غیاثالدین منصور دشتکی حاشیه نوشتهاند.
ابو محمد خفری
ابو محمد شیخ حسن بن حسین بن عمر بن خشنام خفری از علماء و زهاد قرن پنج هجری است، مردی عاید و زاهد و امین بود، و مردم را در جامع عتیق اندرز میداد، و پس از فوتش برادرش ابوبکر بن حسین و بعد او پسرش ابوالقاسم بن حسن و از آن پس پسر دیگرش ابو سعید بن حسین جانشین او شدند:
او را تألیفاتی در فقه و سایر علوم دینی بوده که از آن جمله است:
«عیون التفاسیر»
در سال چهار صد و بیست و شش در شیراز وفات یافت قوام الدین خفری از ریاضی دانان معروف و هم عصر شاه طهماسب صفوی اول و صاحب تألیفاتی چند از جمله منتهی الادراک
شمسالدین محمد بن احمد خفری
شمسالدین محمد بن احمد خفری، معروف به فاضل خفری، حکیم، ریاضیدان و از دانشمندان برجسته علم هیئت و نجوم، در قرن نهم و نیمه اول قرن دهم بود. لقب وی شمسالدین و به سبب انتساب به خفر، از نواحی شیراز، به خفری معروف است. از او با عنوان شمسالدین کاشی نیز یاد کردهاند، که این نسبت احتمالا به دلیل اقامت چندین ساله خفری در اواخر عمرش در کاشان بوده است. درباره زندگی شخصی، تاریخ و محل تولد خفری گزارش دقیقی در دست نیست، اما بر حسب تألیفاتی که از وی بر جای مانده، احتمالا در نیمه دوم قرن نهم متولد شده است. او از حکمای عهد شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب بوده است. برخی از فرزند وی، قوامالدین حسین بن محمد خفری، مؤلف رساله جعفریه در حساب یاد کردهاند که همانند پدر در علوم ریاضی و هیئت تبحر خاصی داشته و رساله خود را به فارسی، در دوره شاه طهماسب صفوی و به نام شاه جعفر، حاکم فارس، نگاشته است.
مذهب
خفری اندیشمندی دقیقالنظر و در آن زمان از نفوذ اخلاقی و اجتماعی قابل توجهی برخوردار بوده است. درباره مذهب وی اختلاف نظر است. قول غالب گویای این است که وی اهل تسنن بوده، اما شواهدی خلاف این را نشان میدهد. به گفته افندی اصفهانی او ابتدا سنّی مذهب بوده و سپس شیعه شده است. برخی، از جمله قزوینی و فرصت شیرازی وی را شیعی مذهب معرفی کردهاند که اکثر آنان به گزارش شوشتری استناد کردهاند.
فیلسوف یا متکلم
شهرت خفری در منابع و تذکرهها بیشتر به عنوان حکیم و فیلسوف بوده و نه متکلم، گرچه او دارای آثار کلامی نیز بوده است. اساسا شخصیت خفری حتی در شاخه حکمت و فلسفه چندان شناخته شده نیست تا چه رسد به موقعیت او در کلام. اما گفتنی است که او علاوه بر این دو شاخه از علوم عقلی، به نجوم و هیئت نیز اشتغال داشته است؛ از آنجاکه خفری فیلسوفی با ذوق و متاله بوده، آرای وی در میان حکیمان و بزرگان علم مورد توجه بوده است، چنانکه بر حاشیه وی بر شرح قوشچی بزرگانی چون میر داماد، ملا شمسای گیلانی، غیاثالدین منصور دشتکی، محمد بن حسین آقا جمال خوانساری، حسین بن ابراهیم تنکابنی و دیگران که قریب به ۲۰ تن میباشند، حواشی و تعلیقاتی افزودهاند. همچنین ملاصدرا حکیم پرآوازه و مؤسس حکمت متعالیه در اسفار و شواهد الربوبیه از وی و برخی آرای او یاد کرده است.
اساتید
خفری در شیراز به کسب علم پرداخت و بعدها به کاشان سفر کرد. وی ظاهرآ تا پایان عمرش در آنجا ساکن بود و به تألیف و تدریس اشتغال داشت. از استادان مسلّم او سید صدرالدین محمد دشتکی است، اما از دیگر استادانش اطلاع دقیقی در دست نیست. از معروفترین شاگردان خفری، شاه طاهر بن رضیالدین اسماعیل حسینی کاشانی است. خفری شاگردان بزرگی را در حوزه درس خود پرورانده است، از آن جمله، شاه طاهر بن رضیالدین کاشانی انجدانی حسینی است که به هند مهاجرت کرد. وی که شیعه امامی پرشوری بود، در نشر اندیشه شیعی در هند سهم بسزایی داشته است.
آثار مرتبط با علوم عقلی
از خفری آثار بسیاری در زمینههای مختلف فلسفه، و کلام، منطق، هیئت، ریاضی، تفسیر، عرفان و نیز ابیاتی برجای مانده است. برخی از مهمترین آثار او در فلسفه، منطق و کلام عبارتند از:
۱ تعلیقه بر الهیات شرح تجرید قوشچی ، شامل شرح مقصد سوم از اثبات صانع تا مسئله نفی شریک از فصل دوم در صفات صانع
۲ حاشیه بر اوایل شرح تجرید.
۳ رسالة فی اثبات واجب الوجود بالذات و صفاته، این رساله مفصّلترین اثر خفری در اثبات واجبالوجود است که در یک مقدمه و چند مقصد نگاشته شده است.
۴ رسالة سوادالعین فی شرح حکمة العین، که حاشیه خفری بر شرح محمد بن مبارکشاه بخاری بر حکمة العین دبیرانِ کاتبی قزوینی است.
۵ رسالة فی تحقیق الهیولی.
۶ رسالة عبرة الفضلاء فی حلّ شبهه جذر الاصمّ یا رسالة ضالة الفضلاء فی حل شبهه کلّ کلامی کاذبٌ.
۷ حیرة الفضلاء یا حیرة العقلاء یا حسرة الفضلاء، در حل شبهه جذر الاصم.
۸ رسالة فی القضیه و التصدیق.
۹ تفسیر آیة الکرسی (
۱۰ المحاکمات بین الطبقات/ المحاکمة بین مدرستی الدشتکی و الدوانی.
۱۱ رسالة فی الرمل به فارسی.
۱۲ حاشیه بر نهایة الادراک قطبالدین شیرازی.
۱۳ اسفار العارفین.
آثار ریاضی و نجومی
آثار خفری در این موضوعات به ویژه در عرصه نجوم، عملا ادامه سنّتی دیرپا در نجوم دوره اسلامی است که ضمن پذیرش نجوم بطلمیوسی، به آشکار کردن کاستیهای آن نیز میپرداخته است. رصدهای بطلمیوس و نتایج آنها در مهمترین اثر نجومی او ذکر شده و بسیار مورد توجه دانشمندان دوره اسلامی بوده است، اما چون با برخی مشاهدات و دادههای جدید تناقض داشته، دانشمندان دوره اسلامی برای بازسازی آن کوششهای بسیاری کردند. این کوششها که در قرن پنجم با ابن هیثم در الشکوک علی بطلمیوس شروع شده بود، در قرن هفتم در کتاب التذکرة فی الهیئة خواجه نصیرالدین طوسی گسترش یافت و با دو اثر مهم قطبالدین شیرازی، یعنی نهایةالادراک فی درایةالافلاک و التحفةالشاهیة، (که در واقع شروحی بر التذکرة... نصیرالدین طوسی هستند) و دو کتاب مهم خفری در این عرصه ادامه یافت.
التکمله
بنیادیترین تألیف خفری در حوزه نجوم، التکملة فی شرح التذکره است به عربی، که تألیف آن در محرّم ۹۳۲ به پایان رسیده است. کتاب در چهار باب، با ساختاری کاملا برابر التذکرة تألیف شده است. خفری در مقدمه آورده که شرح خود را بر پایه یکی دیگر از شروح التذکرة، یعنی شرح سیدشریف جرجانی (متکلم و فیلسوف حنفی مذهب، متوفی ۸۱۶) نوشته است. التکملة نمونهای عالی از شروح مزجی نجومی در دوره اسلامی است؛ نویسنده ابتدا سطر یا عبارت یا واژهای را از کتاب اصلی آورده و سپس به شرح آن پرداخته است. اندازه شروح خفری بر مطالب کتاب تذکرة یکسان نیست و از چند کلمه یا چند سطر تا چند صفحه را دربرمیگیرد. اما مفصلترین یادداشتها، مجموعه یادداشتهایی درباره فصل یازدهم از باب دوم تذکرة است. یکی از مهمترین دستاوردهای خفری در اینباره، عرضه چهار الگوی غیربطلمیوسی برای تبیین حرکت عطارد است که سه مورد ابداع وی و یکی ابداع قوشچی است.
منتهیالادراک
منتهیالادراک در اصل شرحی است بر یکی از مهمترین آثار نجومی قطبالدین شیرازی، یعنی نهایةالادراک فی درایةالافلاک، و خفری خود به این موضوع اشاره کرده است. وی در عین حال، گفته که از عبارات دیگر کتاب نجومی قطبالدین شیرازی، یعنی التحفةالشاهیة، نیز بهره برده و به شرح آن نیز پرداخته است. منتهیالادراک، مانند نهایةالادراک، مشتمل بر چهار بخش است که هر بخش، «مطلب» نام دارد. اگرچه منتهیالادراک در شرح نهایةالادراک است، اما از گونه شروح دقیق متن اصلی نیست، بلکه به نظر میرسد خفری بهطور کلی هریک از موضوعهای مورد بحث قطبالدین را بررسی و در صورت لزوم به شرح آن پرداخته است. بر این اساس، حجم منتهیالادراک حتی از متن اصلی نهایةالادراک نیز کمتر است. این موضوع، بهویژه در شرح مقاله اول نهایةالادراک، نمایان است که خفری آن را در قالبی کوتاهتر از متن اصلی شرح کرده است. ذکر دو عنوان از آثار قطبالدین شیرازی در کتابی که در واقع شرحِ یکی از آثار اوست، نشان میدهد که خفری قصد داشته از هر دو متن، در موضوعهایی که قطبالدین در آثار متفاوت خود، بهتر به آنها پرداخته است، سود ببرد و کاملتر به آنها و احیانا حل مطلب بپردازد. بر همین اساس، خفری روی هم رفته هیچکدام از اشکالات قطبالدین شیرازی بر نظام سیارهای بطلمیوسی را بدون پاسخ نگذاشته است. قدرت نوآوری نجومی خفری در منتهیالادراک به سطح نوشتههای او در تکمله نمیرسد، با این ملاحظه که منتهیالادراک تقریبآ ۲۱ سال پیش از تکمله نوشته شده است.
خفری منتهیالادراک را به نام دو تن از امرای وقت کاشان، امینالدین محمد کاشانی و زینالدین علی بن هبةاللّه کاشانی، تألیف کرده است. از منتهیالادراک چند نسخه خطی به جا مانده، اما تعداد آنها بسیار کمتر از نسخههای خطی باقیمانده از تکمله است؛ شاید به این سبب که تکمله از منتهیالادراک کاملتر است یا در آموزش کاربرد بیشتری داشته است. منتهیالادراک، بر اساس شناختی نادرست از نسخه خطی آن، کتاب علمالهیئه نیز معرفی شده، اما به عقیده صلیبا احتمالا علمالهیئة ویرایشی موجز از منتهیالادراک است.
حلُّ مالاینحلّ
رسالةُ حلِّ مالاینحلُّ مِن مسائل الهیئه، که به اختصار حلُّ مالاینحلّ نیز نامیده میشود. نام این رساله، برگرفته از عنوان فصل یازدهم از باب دومِ التذکره نصیرالدین طوسی است. ظاهرآ خفری با جمعآوری آرای خود در دو کتاب قبلی و پس از آنکه توانست فراتر از سیدشریف جرجانی و قطبالدین شیرازی به شرح نکات و پیچیدگیهای مطروحه نصیرالدین طوسی در التذکره بپردازد، احساس کرده است باید کتابی تألیف کند تا صورت نهایی دستاوردهایش را، به صورت فشرده، در این زمینه مطرح سازد. این کتاب در هفت بخش، هرکدام با عنوان «مقصد»، تألیف کرده است.
رسالة فی تحقیق الزاویه
رسالة فی تحقیق الزاویة و دفع الشبهة الوارده، در ریاضیات، به عربی، و درباره تعریف زاویه بر اساس گفته نصیرالدین طوسی در همین زمینه در کتاب التذکره و شامل افزودههای خفری بر این تعریف. این رساله به نام رسالة فی الزاویة نیز شناخته شده است. بنابر محتوای این رساله، کتابی نیز که عموما تعلیقه بر تحریر اقلیدس شناخته میشود، همین رساله است. خفری این رساله را پس از التکمله، تألیف نموده، زیرا در انتهای آن از التکمله یاد کرده است.
طول بلدة مکه و عرضها
طول بلدة مکه و عرضها، رسالهای در جغرافیای ریاضی و تعیین طول و عرض مکه. رساله ای به زبان فارسی و در موضوع رمل را نیز از خفری دانسته اند.
مفاخر خفر
زاد خان قره گزلو: بزرگان و خوانین استان فارس و داماد آقا رضا خان بورکی کلانتر کوار که از بزرگان منطقه خفر و روستای شاخون در قرن بیستم بود
کردیه چوبین: خواهر بهرام چوبین و سردار سپاه ساسانی
شمس الدین محمد بن احمدخفری: معروف به علامه خفری از حکما و مؤلفان صاحب نام قرن دهم ه.ق
شیخ ابومحمد حسن بن حسین خفری: از علمای مذهبی قرن پنجم ه. ق که در مسجد جامع عتیق شیراز موعظه میکردهاست و یکی از تالفات مهم او عیون التفاسیر است.
شیخ ابو محمد خفری: از علمای با تقوای قرن هفتم
فقیه نورالدین خفری: متوفی به سال ۶۱۷ هجری قمری
حاج قوام الدین حیدر خفری: از عارفان معروف
شیخ امین ادوله جعفری خفری
قوام الدین خفری: از ریاضی دانان معروف و هم عصر شاه طهماسب صقوی اول و صاحب تألیفاتی چند از جمله منتهی الادراک
خواجه محمود دهدار خفری: از علما و ریاضی دانان قرن دهم و صاحب حدود ۱۶ تألیف در زمینه خواص اعداد و جبر
سید محمود حسینی خفری: از نحویون قرن دوازدهم
ابو حکیم عبداله بن ابراهیم خفری: از فقهای برجسته قرن پنجم
شیخ محمود خفری: عالم و فقیه متوفی به سال ۷۱۴ ه.ق
زین الدین خلیفه خفری: از زهاد قرن هشتم
علی خلیفه خفری: متوفی به قرن نهم
محمد خلیفه خفری: از علمای قرن هفتم
حاج سید علی خفری زرجانی: از علما و مراجع تحصیل کرده در نجف اشرف که در حرم سید علاء الدین حسین شیراز نماز جماعت را اقامه میداشت و در زیر ساعت آستانه مدفون بوده که اکنون قبر وی تخریب شدهاست.