شاپور در سال 241 میلادی به جای پدر-اردشیر بابکان- به تخت نشست.
اردشیر به لقب شاهنشاه ایران قناعت کرده بود اما شاپور به سبب فتوحات بسیار در سنگ نبشته های خود لقب باشکوه "شاهنشاه ایران و انیران" یعنی شاه ایران و غیر ایران را به کار برد. در زمان وی جنگی به نام ادسا در ترکیه فعلی با رومیان درگرفت، سپاه روم به سرداری والریانوس به مقابل سپاه ایران شتافت. در این نبرد رومیان شکست خورده و این فتح عظیم نام ایران را در جهان آن روز مشهور ساخت.
شاپور به یادبود غلبه خود بر روم و اسارت امپراطور، دستور داد تصویر والریانوس را که در زیر پای او به زانو افتاده و سیریادس امپراطور منصوب از طرف شاپور را که در پیش او ایستاده، بر نقش برجسته منقوش سازند. از مهمترين وقايع زمان او آميختگي دين و سياست، شكلگيري «جامعه روحانيت رسمي» زرتشتي توسط كرتير، ظهور مانی و ... ميباشد. او را می توان داریوش سلسله ساسانی خواند.
وی در آبادانی ایران کوشش فراوان کرد و نیز در راه معرفت اندوزی دستور داد آثار متعدد یونانی و هندی را که در علم پزشکی و ستاره شناسی و فلسفه بود به پهلوی ترجمه و ضمیمه کتاب اوستا نمایند. از بناهای شاپور شهر معروف جندی شاپور است که از شهرهای دانشگاهی ایران بود و تا دو قرن بعد از اسلام از مراکز مهم علمی مشرق زمین به شمار می رفته است.
شاپور به سال 273 میلادی در گذشت.